صحرا چقدر صورت لیلاکشیده است مجنون منم که دیده بهدریا کشیده است توصیف آفتاب هم بکنم بازناقصاست مثل پدردرست به زهـرا کشیدهاست
شب تا سحـردعـای جوادالائمه است مارا حساب کرده وبالا کـشیده است
میل رسیـدنِ دوسه بوسه به مرقـدش مشـتاق را به آن سر دنیا کشیده است
هرکس شده هـوایی ودلـدادۀحـسـین
پـل میزنـد زجاده مشهـد به کاظمین
یک بام دارد و دوهوا،غیراینکه نیستصحن شماست صحن رضا،غیراین که نیست
هـرچـند بـرده نـوکـر تـو آبـروی تـو من منتسب شدم به شما، غیر این که نیست
از من مگـیـر گـوشـۀ باب الجـواد را حاجات دنیویِ گدا،غیراینکه نیست
امشب اگرکسی درِ این خـانه را زده دارد هوای کرببلا غیر این که نیست
پـس بـازهـم بـیـا و جـواب مــرا بـده
پس باز هـم بـیا و بـخـر،کـربـلا بـده